روزنامه اصلاحطلب «اعتماد» در روزهای گذشته با انتشار گزارشی به بررسی وضعیت دریاچه ارومیه پرداخته و مدعی شده است: «نتایج یک پژوهش دانشگاه شریف میگوید تراز دریاچه اورمیه به پایینترین سطح در ۶۰ سال گذشته رسیده است.»
این روزنامه با چرخاندن انگشت اتهام به طرف دولت، واقعیت موجود و گفتههای مسئولین را تعارضی آشکار دانسته و تئوری «مرگ دریاچه ارومیه» را در شهریورماه امسال مطرح کرده است.
حال با گزارههای طرح شده توسط «اعتماد»، باید پرسید اگر این پژوهش نزدیک به واقعیت باشد، چه کسانی را در وقوع چنین فاجعه زیستمحیطی «مسئول» هستند؟
آری؛ سیر خشکی دریاچه ارومیه از دهه هفتاد به این طرف صعودی بوده است؛ چنانکه قاطبه دولتهای اصلاحطلب، از دولتین مرحوم آیتالله رفسنجانی تا آقایان خاتمی و حسن روحانی، حدود ۲۴ سال از این ۳ دهه با مسئله دریاچه ارومیه درگیر بودهاند که تا بحال هیچ دفاعی از این کارنامه قابل تامل خود که چنین بحرانی را رقم زده است، نداشتهاند.
اما برای بسیاری از ما مبرهن است که در ۲ دوره انتخابات حسن روحانی، «احیای کامل دریاچه ارومیه» از جمله شعارها و وعدههایی بود که برای ارومیه اگر «آب» هم نداشت، برای انتخابات، نان و نامی خوب داشت.
چنانکه در ۸ سال سکانداری دولت تدبیر و امید، با اتکا به وجود مدیرانی «تکنوکرات»، همواره آمارهای عجیب و کذایی از میزان پیشرفت کار توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه و دیگر متولیان امر در جلساتی منظم شاهد بودیم، در حالیکه ماحصلی جز خشکی دریاچه و پژوهشهایی بیثمر، نداشت.
این در حالیست اغلب رسانههای اصلاحاتی که مرجعیت مطالبات زیستمحیطی را عهدهدار هستند، الان از خواب غفلت بیدار شده و توپ را در میدان دیگران میاندازند؛ روزنامه اعتماد باید در ادامه طرح چنین مسائلی به سراغ افرادی همچون عیسی کلانتری و معصومه ابتکار میرفت که نه در جایگاه مطالبهگر، بلکه در مظن اتهام و پاسخگویی قرار دارند.
البته طرح این موضوع به معنی جوابگو نبودن دولت فعلی از رسالت مهم خود نیست و باید نقشش را به خوبی در جلوگیری از این بحران ایفا کند؛ ولی نباید بهانهای برای فرافکنی کسانی باشد که با بازیهای رسانهای وقوع این بحران را زیر لفافهای از اعداد پوشش دادند.
پایگاه خبری آناج در روزهای آتی با پیگیری پرونده خشکی دریاچه ارومیه، عوامل موثر و آنچه که میتوان برای احیای آن انجام داد، گفتگو و میزگردهایی را برگزار خواهد کرد.
ثبت دیدگاه